امروز با یکی از دوستان پناهنده در دهلی صحبت میکردم. این دوست عزیز مطالبی را عنوان کردند که واقعا عرق شرم بر وجودم نشست و لحظه ای با خود اندیشیدم که آیا واقعا ما از نژاد بزرگانی چون کوروش و داریوش هستیم؟ یا موجوداتی هستیم از بازماندگان انسان غار نشین.
تمام کسانی که اقدام به پناهندگی میکنند به نوعی از رفتارهای غیر انسانی و بشری حاکمان خویش به تنگ آمده اند و موطن خویش را با تمام علقه هایش ترک کرده اند که شاید مامنی بیابند. اینکه عده ای ایرانی که به گفته بزرگان فلسفه خرد و اندیشه در ایران به اوج خود رسیده بوده و یا تاریخ نویسانی که ایرانیان را مردمی متمدن نام برده اند رفتاری در هندوستان از خود نشان داده اند که انسان را یاد رفتار متجاوزین به سفارت آمریکا می اندازد پشت انسان را میلرزاند. تویی که از حکومت مستبدانه ایران فرار کردی و به اینجا آمدی با این رفتارت خود را با زورگویان حاکم بر خاکمان دریک سطح قرار دادی. واقعا نام ایرانی بودن لایق چنین رفتاریست؟
و یا آن عده ای که یک پایشان در دفتر کمیساریای عالی پناهندگان است و پای دیگرشان در سفارت حکومت سفاک حاکم بر ایران. غیر از این است که صفت نکوهیده دروغ گویی و ریاکاری را بر نام ایرانیان افزوده ای؟
شرم بر ما باد که نام خود را ایرانی گذاشته ایم عربده کشان ادعای برتر بودن از همین مردم هندوستان که حقیر می پنداریمشان داریم باد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر