زمانی که یک انسان در کشور خویش مورد ظلم قرار میگیرد و قوانین ناعادلانه آن کشور جانش را به خطر می اندازد و هیچ راهی ندارد که جان خویش را حفظ کند، تصمیم به فرار از کشورش گرفته و خود را به کشوری امن تر میرساند تا حداقل در این زندگی پراز آشوب، جان خویش را حفظ کرده و شاید محل جدیدی را برای زندگی امن تر بیابد.
بنابر این پناهجویی نه مهاجرت است و نه سفری از روی طیب خاطر . تبعبدیست از روی اجبار به دست خود. راهیست پراز مشکلات و درگیریها و بلاتکلیفی هایی که پایانشان مشخص نیست. اما چاره چبیست . سی و اندی سال است که هم میهنان ما دست به این عمل میزنند و اقوام و دوستان و خاکشان را پشت سر می گذارند که شاید مامنی بیابند و جان خویش را که به خاطر اعتقادشان، روش زندگیشان و ... بر طبق قوانین غیر بشری و غیرانسانی کشورشان به خطر افتاده حفظ کنند.
در این راه هیچ کس و هیچ چیز یاریشان نمی کند . حتی کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل هم هزارتوییست که انتهایش نامعلوم.
در این میان این بنده حقیر که خود نبز پناهنده ای هستم از این خیل عظیم پناهنده در شبه قاره هند، تصمیم به راه اندازی این صفحه گرفتم که شاید دوستان دیگر پناهنده ساکن در هند با اشتراک گذاشتن تجربیاتشان، جدا از دلیل پناهندگیشان به یکدیگر کمک کنند و کورسوی امیدی برای همه ما باشد.
امیدوارم دوستان پناهجو و یا هرشخص دیگری که به اینجا سر میزند با نقل تجربه های خویش دیگران را یاری رساند.
همیشه امیدوار باشید